ارتباط پینگ پونگی: مغز تنبل ما و روابط انعکاسی
نگارند: دکتر امیر محمد شهسوارانی
مغز پیشگوی ما
در بررسی ارتباط پینگ پونگی یکی از ساختارهای زیبای مغزی، ساختار پیشبینی مغزی است. ساختار پیشبینی مغزی در عمل برای ایجاد قالبهای تفکر از پیش ساخته و درونسازی اطلاعات دریافتی از محیط بیرون است. یعنی هر آنچه فرد بعنوان محرک دریافت میکند، در گام نخست باید با نمونههای پیشین مشابهسازی شود.
همچنین، بر اساس شباهت، توالی و ادامه باقی محرکها نیز حدس زده شده و جوابهای تمرین شده و بنظر مطلوب آماده ارائه میشوند.
این ساختار یکی از شاهکارهای تکامل در مغز بوده و برای افزایش همزمان سرعت واکنش و کاهش مصرف انرژی در مغز شکل گرفته است. سلول های عصبی هیچ اندوخته غذایی ندارند و در صورتی که بخواهند بطور مستمر فعالیت کنند، انرژی کل بدن در اندک زمانی تخلیه خواهد شد. بنابراین، همچون سیستم گوشیهای تلفن همراه، فعالیتهای عصبی خاموش و روشن میشوند تا میزان مصرف انرژی مغزی پایین بیاید.
الگوی ارتباط پینگ پونگی
الگوهای پیش بینی در تمامی عرصههای زندگی دخالت دارند. مهمترین عرصه زندگی در زندگی امروزی بشر ارتباطات و تعاملات با دیگران است. ما امروزه بیش از پیش بر مبنای تعاملات کلامی و نوشتاری خود با دیگران ارتباط داریم. به مدد فضای مجازی، دیگر محدودیت جغرافیایی بینایی و شنوایی (فواصل قابل درک صدا و چهره) وجود ندارند. در این میان حجم تعاملات و امور روزانه نیز به همین اندازه افزایش یافتهاند.
این افزایش به معنای نیاز به شتاب بیشتر در ارتباطات و تعاملات انسانی است. حجم و سرعت بیشتر به معنای مصرف انرژی بیشتر از جانب فرد (بویژه شبکهها و مدارهای مغزی او) هستند. بنابراین، مغز در این راستا، به کمک سیستم بدیع پیش بینی خود به مدیریت مصرف انرژی پرداخته و به تعاملات به معنای واقعی کلمه گند میزند. راهبرد مغز، ایجاد روابط پینگ پونگی است.
تعاملات و روابط پینگ پونگی شامل تمامی ارتباطات بین فردی است که در آن اشخاص بسرعت پاسخ یکدیگر را میدهند. در این رخدادها، افراد بسرعت منتظرند کلام طرف مقابل تمام شود تا پاسخ دهند. در ذهنشان میدانند طرف مقابل چه گفته و حتی خیلی مواقع قبل از اتمام کلام (انعقاد کلام) طرف مقابل میان صحبت وی پریده و پاسخ میدهند.
ممکن است در حالت عادی این امر صفت مثبتی بعنوان حاضرجوابی محسوب شود. اما این افراد در معرض سوگیریهای عمیق شناختی و پیش پنداشت و پیش برداشتهای پرخطا هستند. بسیاری از مردم عامّی ارتباط پینگ پونگی را نشانه هوش کلامی بالای فرد دانسته و آن را بعنوان یک ارزش تلقی میکنند. برخی نیز آن را نشانه زرنگی و اغتنام فرصت و قدرت بالای فرد میدانند.
دلایل ایجاد ارتباط پینگ پونگی
در حوزه روانشناسی شناختی، ارتباط پینگ پونگی بعنوان پردازش نزولی در مغز شناخته میشود. یعنی تطبیق و ادغم اطلاعات جدید با الگوهای قبلی. در مقابل این وضعیت، پردازش صعودی قرار دارد. در پردازش صعودی، مغز با جمع آوری اطلاعات جدید، به ایجاد الگوها و ساختارهای جدید میپردازد. این فرآیند بسیار انرژیبر و زمانبر است و ترجیح هیچ یک از نورونهای مغزی ما نیست.
اینکه مغز بخواهد برای هر موضوع جدید ساختاری جدید بسازد، نیازمند صرف انرژی برای تربیت مدارهای عصبی جدید است و انرژی زیادی میبرد. نمونه بارز این حالت مقاومت افراد در پذیرش مطالب جدید و یا مطالبی است که با اصول ذهنی و اعتقاداتشان همخوانی ندارد. پردازش نزولی در حقیقت مدیریت مصرف انرژی برای افزایش ضریب بقاء در اعصار گذشته بوده است. اما امروزه این تکنیک در روابط منجر به افزایش تنش و ایجاد مشکلات عمده میشود.
عوارض ارتباط پینگ پونگی
ارتباط پینگ پونگی ممکن است در زمانهای گذشته در دربار پادشاهان و برای خودنمایی وزیران و شاعران امری محتوم بوده باشد. اما امروزه دقیقاً در نقطه مقابل، اساس بهم خوردن روابط و سوختن فرصتهای تعاملی است. بویژه آسیب عمده روابط پینگ پونگی، بروز مشکلات و تعارضات زناشویی است که به آسیب دیدن فرزندان، خشونت خانگی، طلاق و بعضاً همسرکشی منجر میشود.
بسیاری از تعارضات سیاسی بین کشورها و ملتها که منجر به جنگهای تاریخی شدهاند، تنها ناشی از ارتباط پینگ پونگی و واکنشهای سریع و انعکاسی هستند.
عارضه عمده روابط انعکاسی و پینگ پونگی خطاهای ارتباطی هستند. اولین و مهمترین خطا، سوءبرداشت و سوءتفاهم است. از آنجا که واکنش سریع و مبتنی بر حدی و پیش بینی است، تمامی جنبههای محرک بررسی نمیشود. مثال ساده این موضوع کلمه درخت است که وقتی از جمع کثیری از افراد پرسیده شود، هرکدام نوع متفاوتی از درخت را در ذهن تصور خواهند کرد. یا مفهوم جنگل که افزون بر طیف وسیع تعاریف محیط زیستی، در اذهان عامه نیز جنگل به پوششهای گیاهی متفاوتی اطلاق خواهد شد.
معناهای مختلف یک کلمه نیز ممکن است منجر به سوءتفاهمهای گاه خطرناک شوند. بسیاری اوقات، معنا و کاربرد یک کلمه حتی در یک قلمرو زبانی، در نواحی مختلف حتی یک کلانشهر (همچون تهران) متفاوت است. در سیستمهای واکنش سریع و پینگ پونگی، تنها اولین و پررنگترین معنا در ذهن واکنشدهنده تحلیل و تفسیر میشود.
تفکر قالبی در ارتباط پینگ پونگی
جلوه گری و غلبه تفکر قالبی (استریوتایپ) ایراد دیگر ارتباط پینگ پونگی است. منظور از تفکر قالبی همسان پنداری و یک دسته کردن افراد و امور حسب یکسری مولفههای بسیار کلی است. تفکرات قالبی در مورد اقوام، نژادها، شهرها، تیپهای چهرهای و بدنی، ماههای تولد و حتی زنان/مردان، جزو موارد سمّی رابطه و کاراکتر اصلی رابطه انعکاسی هستند.
تفکرات قالبی منشاء بسیاری از سوگیریها و تبعیضهای اجتماعی هستند. اینکه فردی بخاطر اینکه قیافه و ظاهر خاصی دارد، زن است، فلان قومیت را داشته و یا اصالتاً فلان جایی است، مسبب بسیاری از تبعیضها و محرومیتهای اجتماعی شده است.
در سطح نهایی، ارتباط پینگ پونگی به نوعی در حقیقت ابراز خشم و پرخاشگری است. اینکه ما به دیگران اجازه ندهیم کلام و نظراشان را بیان کنند و بدون توجه و تفکر در مورد ابعاد نظرشان پاسخ بدهیم، مکانیزمی کاملاً خودخواهانه و خصمانه است.
تیپهای شخصیتی رفتاری
معمولاً افرادی که رفتارهای پینگ پونگی و انعکاسی سریع دارند، احساس ناامنی زیادی را نیز تجربه میکنند. این افراد در حوزه هیجانی به شدت آسیب دیدهاند و طرحوارههای ذهنی آنها حول اجتناب از آسیب و حفظ تمامیت هویتی آنها در هر شرایط با هر قیمتی، شکل گرفته است. بنابراین، همچون مثال معروف «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد»، این افراد کوچکترین نشانهای را تفسیر به خطر کرده و در برابر آن بسرعت واکنش نشان میدهند.
طیف این واکنشهای حاضرجوابی از لودگی و همراه با گوینده تا پیشدستی در دادن پاسخهای دندانشکن متغیر است. اما اکثر پاسخها بطور قالبی، و ناشی از اشتباه پردازش نزولی و در نتیجه سوگیرانه است.
افراد دارای ارتباط پینگ پونگی بطور معمول جزو تیپهای شخصیتی A نیز محسوب میشوند. تیپ شخصیتی A مقولهای است که افراد واجد آن به سرعت عمل و چندکاره بودن مشهورند. این افراد عجله دارند همزمان چندین کار را با یکدیگر انجام دهند. بنابراین گرایشی پایه به حذف بسیاری از جزییات و حدس زدن و پیش بینی نتایج برای افزایش سرعت واکنش دارند. برای این افراد کمّیت پاسخ و واکنش مهمتر از کیفیت آن است. متاسفانه افراد تیپ شخصیتی A در معرض خطر بالای سکتههای قلبی و مغزی هستند.
زمینههای بروز
بطور معمول رابطه انعکاسی در زمانهای تعاملات سریع رخ میدهد. در این زمانها فاصله زمانی لازم بین دریافت محرک و پاسخ به آن اندک است و بنابراین، مغز فرصت حلاجی و پردازش جنبههای مختلف و یا بررسی معناهای متفاوت و گوناگون یک محرک را ندارد.
ممکن است این حالت نیاز به پاسخ سریع در وضیعت جنگی و یا بحرانی (مسابقات ورزشی، هنرهای رزمی، رانندگی، خلبانی، برج مراقبت، مواجهه با حیوان وحشی، خطر تصادف و سقوط) وجود داشته باشد. اما در تعاملات انسانی امروزی، بطور معمول نیاز خاصی به چنین سیستم رفتاری وجود ندارد.
زمینههای عمده بروز روابط پینگ پونگی در روابط هیجانی، روابط عاطفی، دعواها، بحث ها، زمانهای استرس روانی-اجتماعی، زمان ناکامی و شکست، و زمان احساس خشم هستند.
ریشههای عصبروانشناختی
در حوزه رفتارهای بازتابی و انعکاسی، پژوهشهای دو دهه اخیر به ساختاری به نام نورون های آینه ای در نخاع و مغز رسیده اند. این ساختارها بویژه در بازتاب و انعکاس هیجانها کاربرد دارند که به آن سرایت هیجانی میگویند. ما با دیدن حالت هیجانی یک فرد ناخودآگاه آن را تقلید میکنیم. در صورتی که کسی را ببینیم که خندان است ناخودآگاه خندان شده و در صورت خشم و یا ناراحتی دیگری، ناخودآگاه عضلات صورت و هیحاناتمان به آن سو میرود.
نورونهای آینهای به حدی نیرومندند که زیربنای رفتارهای گلهای را نیز شکل میدهند. رفتارهای پینگ پونگی، با سرایت به توده مردم منجر به بروز و تجل رفتاری این الگوها در سطحی وسیع بدون تفکر میشوند. سرعت عمل نورونهای آینهای در حدود ۱۰ میلی ثانیه (ده هزارم ثانیه) است. سرعت رسیدن اطلاعات به سطح آگاهی در مغز ما حداقل ۱۲۰ میلی ثانیه است. یعنی سیستم ارتباط پینگ پونگی حدوداً ۱۲ برابر سریعتر از سیستم رفتار سنجیده و از روی فکر است.
تقریباً در تمامی مواقع بروز ارتباط پینگ پونگی، فرد در شرایطی است که تحت استرسهای بسیار زیادی قرار دارد. این استرس بالا منجر به قطع ارتباط مراکز ادراکی با مراکز کنترل هیجان و نیز مراکز تفکر میشود. در نتیجه فرد عملاً نمیتواند بدرستی فکر کند، چه رسد به اینکه بخواهد تصمیم و پردازش نقادانه درستی نیز داشته باشد.
خلاقیت و تفکر پینگ پونگی
بر خلاف سیستم پردزاش نزولی که همه موضوعات را یکسان سازی میکند مغز افراد خلاق، به سیستم پردزاش صعودی متمایل است. افراد با خلاقیت بالا کسانی هستند که بطور مداوم با ساختار پیشبینی مغزی خود مقابله کرده و مدام انواع مختلف تفکر را امتحان میکنند. خلاقان به شکلی خستگیناپذیر در حال بررسی انواع مختلف ترکیبات محتمل برای محرکها برای ایجاد قالبهای جدیدند. به همین دلیل خلاقیت در سالهای اخیر نه بعنوان یک محصول فیزیکی، که به عنوان یک شیوه تفکر در نظر گرفته میشود.
راهبردهای کارکردی
سادهترین راه مقابله با ارتباط پینگ پونگی، زمان بندی ارتباطی است. به این معنا که افراد در تعامل با همدیگر، بازه زمانی ۳۰-۴۵ ثانیه ای برای صحبت هر یک از افراد در نظر بگیرند. فاصله بین صحبت هر فرد با نفر بعدی هم بین ۴۵ تا ۶۰ ثانیه تعیین گردد. هر فرد به نوبت صحبت نموده و در زمان فاصله و یا نوبت دیگری، حق صحبت ندارد. این روش به میزان بسیاری در کاهش تعارضات زناشویی و مدیریت هیجانی (بویژه مدیریت خشم) کاربردی است.
یک راهبرد موثر و قدیم، توقف چند ثانیهای (حدود ۱۰-۲۰ ثانیه) و عبارت بندی مجددی کلام فرد به زبان خودمان است. سپس آن را برای طرف مقابل بازگو کرده و از او میزان صحت برداشتمان را جویا میشویم.
آموزش و تمرین مداوم مهارتهای ارتباط بین فردی و ارتباط موثر کمک شایانی به افزایش دقت ما به مولفههای ارتباطی و کاهش ارتباط پینگ پونگی مینماید.
تمرین بارش فکری و تفکر خلاق، بعنوان ابزارهایی نیرومند، منجر به تضیع سیستم پردزاش نزولی، تفکر قالبی، و رفتار انعکاسی خواهند شد.
در پایان، تکنیک بینظیر سناریو نویسی به ما در کاهش ارتباط پینگ پونگی کمک خواهد کرد. با کاربرد تکنیک سناریو نویسی، در حقیقت ما به پیش بینی آینده از دیدگاه خودمان و چاره جویی آن خواهیم پرداخت. در این صورت، در مواجهه با رخدادها دیگر استرس و هیجان شگفت زدگی موارد جدید را نداشته و میتوانیم با آرامش و طمانیه بیشتری واکنش نشان دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید