یکی از مفاهیم پیچیده و جالب روانشناسی اجتماعی و روانشناسی ارتباطی، خودبیان گری Self-Expression یا ابزار وجود است. منظور از خودبیان گری Self-Expression، یا جرات ورزی یا ابراز وجود یعنی اینکه هر کدام از ما به خواسته ها، نیازها و ارزش های خودمان احترام بگذاریم و به دنبال شیوه هایی باشیم که آنها را به شکل مناسبی بتوانیم به دیگران ارائه و بیان کنیم.
[لینک بخش اول: تعریف های خودبیان گری Self-Expression]
نکته مهم در خودبیان گری Self-Expression این است که ابراز نیازها و خواسته ها نباید به صورت تهاجمی باشد. به همین خاطر، خودبیان گری Self-Expression، جرات ورزی، صراحت و قاطعیت به این معناست که از برخورد انفعالی Passive فاصله بگیریم. اما به رفتار خصمانه Hostile و پرخاشگرانه aggressive هم نزدیک نشویم.
بنابراین، می توان گفت که ضعف در ابراز وجود و خودبیان گری Self-Expression مناسب به رفتاری انفعالی و افراط در ابراز خودبیان گری Self-Expression و جرات ورزی به رفتار تهاجمی منجر می شود. در ادامه به بررسی عوامل موثر در تفاوت های فردی در خودبیان گری Self-Expression می پردازیم.
عوامل موثر بر خودبیان گری Self-Expression و جرات ورزی
الف) موقعیت و خودبیان گری Self-Expression:
در روانشناسی، همیشه عوامل موقعیتی و محیطی عاملی مهم در شکل گیری و حتی دگرگونی پاسخ ها، تعاملات، و واکنش های افراد دارند. بر همین اساس، موقعیت و شرایط بیرونی در میزان و نوع خودبیان گری Self-Expression و جرات ورزی ما نقش قابل ملاحظه ای دارد.
بررسی هایی در دهه های گذشته نشان دادند که گاهی اوقات افراد در یک موقعیت خاص وضعیت میان فردی ابراز وجود می کنند و در وضعیتی دیگر خودبیان گری Self-Expression نداشته و یا این کار نامناسب صورت می گیرد.
علاوه بر این، برخی افراد در خودبیان گری Self-Expression و جرات مندی به شکل منفی مشکلی ندارند، اما نمی توانند ابراز وجود و جرات ورزی مثبتی از خودشان نشان دهند. نمونه این وضعیت به عنوان مثال شامل برخی افراد است به راحتی در خانه ابراز وجود می کنند، امّا در محیط کار نمی توانند ابراز وجود کنند؛ و یا بر عکس.
متخصصان روانشناسی اجتماعی نیز در تایید این موضوع بیان داشته اند که گویا برخی افراد قادرند به شکلی مناسب در مواجهه با مغازه داران یا افراد غریبه به شکل مناسبی خودبیان گری Self-Expression کنند. اما، همین افراد در مواجهه با افراد مهمی زندگی خود مانند مادر، همسر و معشوق ترسو و منفعل هستند.
در عین حال در موقعیتی بر عکس، اشخاصی نیز وجود دارند که بر بستگان نزدیک خود تسلط دارند و حتی گاهی به شکلی خشن و ظالمانه با آن ها رفتار می کنند. اما همین افراد در مواجهه با افراد خارج از خانواده و اشخاص غریبه ترسو، ناشی و به درجات مختلف ناتوان از خودبیان گری Self-Expression و ابراز وجود هستند.
ب) فرهنگ و خودبیان گری Self-Expression
امروزه دیگر روانشناسی از جامعه شناسی جدا نیست. به طوری که در بسیاری از دانشگاه ها، دانشکده علوم اجتماعی شامل رشته های جامعه شناسی و روانشناسی به طور توام می باشد.
فرهنگ طبق تعریف جامعه شناسی هر آن چیزی است که به طریقه غیر ژنتیک و توارث زیستی، از نسلی به نسل بعد منتقل می شود. به همین دلیل، عناصر و مولفه های فرهنگی به شیوه های مستقیم و غیر مستقیم بر کلیه حوزه های تفکر و عمل ما تاثیر می گذارند.
در حالی که میل به خودبیان گری Self-Expression و ابراز وجود ممکن است یکی از نیازهای اولیه انسان باشد، جراتمندی در موقعیت های بین فردی یکی از ویژگی هایی است که عمدتاً در فرهنگ های غربی مطلوب به شمار می رود.
در زمینه های فرهنگی به ویژه خرده فرهنگ هایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند، عملاً خودبیان گری Self-Expression ابراز وجود را به عنوان یک روش معتبر رد می کنند. به ویژه در فرهنگ مسیحی کاتولیک، خودبیان گری Self-Expression رد شده و مردم به سلطه پذیری توصیه شده در کتاب های مذهبی عمل می کنند. بنابراین رفتار های جرأت ورزانه در چنین فرهنگ هایی نامناسب و بی معنا خواهد بود.
همچنین، در فرهنگ های آسیایی که جمع گرایی و گروه گرایی اهمیت والایی دارند، رفتارهای خودبیان گری Self-Expression به گونه ای تک روی محسوب می شوند. این تک روی و خود خواهی رویه ای خلاف خیر جمعی common good محسوب شده و مردود می باشد.
طبق بررسی های تحقیقاتی روانشناسی اجتماعی، در ایالات متحده امریکا اقلیت هایی که دارای هویت فرهنگی مستقلی هستند مانند مکزیکی ها، ژاپنی ها و آسیایی ها و نیز چینی ها، نسبت به سفید پوستان خودبیان گری Self-Expression کمتری نشان می دهند.
جالب اینجا است که امروزه مشخص شده این گزارش ها ممکن است منعکس کننده ناتوانی و کمبودهای واقعی در مهارت های فردی خودبیان گری Self-Expression نباشند.
به تازگی پژوهشگران روابط اجتماعی دریافته اند که آمریکایی های چینی تبار که رفتارهای خودبیان گری Self-Expression کمتری را نسبت به سفید پوستان گزارش می کردند؛ قادر بودند به همان اندازه سفید پوستان در موقعیت بازی نقش، به شکل مثبتی خودبیان گری Self-Expression کنند.
نتایج حاصل از این یافته ها اشاره قاطعی به این واقعیت دارند که دستکم بخشی از تفاوت ها در خودبیان گری Self-Expression بین گروه های فرهنگی اساساً مربوط به مؤلفه های شناختی هستند.
به نظر می رسد بسیاری از تفاوت های فردی در حوزه خودبیان گری Self-Expression از هنجارها و ارزش های فرهنگی نشأت می گیرند؛ و تنها در درجه دوّم از کاستی های در مهارت ناشی می شوند.
همچنین در جوامع دیکتاتور و فرهنگ هایی که مردم سالاری حاکم نیست (همچون نظام های سلطه امپریالیستی و کمونیستی)، شیوه های تربیتی بر اساس روش های تنبیهی قرار دارد.
در جوامع دیکتاتوری و کمونیستی چون مبانی آزادی و دموکراسی در نظام آموزشی آن ها محوری نیست، زمینه تربیتی برای ابراز عواطف و احساسات وجود ندارد. در این فرهنگ ها ترس از مظاهر قدرت باعث ایجاد رفتارهایی چون دروغ گویی، چاپلوسی، غیبت کردن و تعارضات غیر واقعی می شود.
چنین رفتارهایی نقطه مقابل رفتارهای درست خود بیان گری Self-Expression و جرات ورزی سالم هستند. این شیوه های آموزشی، جرات تفکر، خلاقیت و عزت نفس دانش آموختگان را مورد تهدید قرار می دهند.
خودبیان گری Self-Expression و ابراز وجود به معنی ارائه پاسخ های مختلف و تصمیم گیری های انعطاف پذیر در موقعیت های پیش بینی نشده است. به همین خاطر قاطعیت با تزلزل و تردید اضطراب آمیز در موقعیت های اجتماعی مغایرت دارد.
پ) باورها در خودبیان گری Self-Expression
یکی دیگر از مهم ترین عواملی که در بروز و یا عدم بروز رفتارهای خودبیان گری Self-Expression نقش به سزایی دارند، باورها و نظام شناختی فرد هستند.
در یک از ما شکل گیری چنین نظام تعبیر و تفسیری، متاثر از محیط و شرایط زندگی ما به ویژه در دوره کودکی تا نوجوانی است. ممکن است در اثر شکل گیری سیستم های غلط تعبیر رویدادها و شرایط، هر یک از ما رفتارهای غیر خودبیان گری Self-Expression به شکل انفعالی و پرخاشگری Passive-Aggressive از خود نشان دهیم.
تحقیقات ما در حوزه روانشناسی ارتباطی نشان داده اند ما بین توانایی در انجام رفتار، با مورد علاقه و مورد تایید دیگران بودن ارتباط مثبت و نیرومندی وجود دارد. به نظر می رسد این امر خود نشان می دهد که چرا فرهنگ های شرقی از میزان رفتارهای خودبیان گری Self-Expression کمتری نسبت به غربی ها برخوردارند.
در فرهنگ ها و مکاتب فکری شرقی همچون اسلام، بودیسم، و تائویسم این که اشخاص در نظر دیگران چگونه ظاهر می شوند و دیگران نسبت به آن ها چه فکری می کنند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
به همین ترتیب انتقاد بیش از اندازه از خود، داشتن معیارهای کمال گرایانه، حساسیت و نگرانی بیش از اندازه در مورد نظر دیگران درباره خود، هم می تواند به رفتارهای غیر خودبیان گری Self-Expression منجر شود.
بسیاری از روانشناسان و تحلیل گران رفتار متقابل معتقدند که در وهله اول، این انتظار نتیجه است که پاسخ پرخاشگرانه و انفعالی Passive – Aggressive را تعیین می کند.
ت) نقش جنسیت در خودبیان گری Self-Expression
بر اساس پژوهش های جامعه شناختی، به نظر می رسد زنان، توانایی خود بیان گری Self-Expression را برای اجتناب از واکنش های منفی نسبت به رفتارهای قاطعانه بهنجاری که از نظر جامعه نامناسب تلقی می شود کنار می گذارند.
طبق تحلیل های جامعه شناسی جنسیت، از آنجایی که توانایی خود بیان گری Self-Expression، یک رفتار هنجار برای زنان محسوب نمی شود؛ این احتمال وجود دارد که زنان با توانایی ابراز وجود بیشتر، واکنش اجتماعی منفی تر و متفاوتی در مقایسه با مردان دریافت کنند.
تاثیرات جنسیت تنها محدود و مربوط به جنسیت رفتار کننده نیست. بلکه حتی جنسیت مخاطب نیز در تغییر توانمندی های خود بیان گری Self-Expression مناسب، مؤثر است.
در یکی از پژوهش های جالب روانشناسی اجتماعی مشخص شد که مردان تمایل کمتری برای رد تقاضاهای زنان از خود نشان می دهند و نیز کمتر مایلند از زنان پرسش ناراحت کننده ای داشته باشند.
در همین پژوهش زنان هم گزارش کردند مایل نیستند تمایل خودشان را به گذاردن قرار ملاقات با مردان بیان کنند و یا از مردان انتقاد کنند. هم مردان و هم زنان برای طرف های هم جنس خود بیشتر خود بیان گری Self-Expression می کنند.
در عین حال، هر دو جنس ابراز احساسات منفی از سوی اعضاء جنس مکمل complementary sex را بیشتر می پذیرند، در حالی که میزان برخوردهای پرخاشگرانه در روابط همجنس شایعتر است.