پژوهشگران دانشگاه کاتولیک سانتوس، دانشگاه پائولیستای غربی، و دانشگاه فدرال سائو پائولو برزیل در پژوهشی مشترک به بررسی میزان تاثیر داروهای ضدافسردگی در بهزیستی روانی بیماران افسرده پرداختند.
روش پژوهش داروهای ضدافسردگی در بهزیستی:
دراین پژوهش بر داروهای ضدافسردگی در بهزیستی روانی بررسی پیمایش ملی 3744 نفر شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه ترکیبی مصاحبه تشخیصی، و پرسشنامه بهزیستی روانی فاعلی بودند.
یافته های پژوهش داروهای ضدافسردگی در بهزیستی:
- درسطح جمعیت عمومی، سطوح پایینتر بهزیستی روانی با سطوح بالاتر نشانه های مرضی انواع اختلالات روانی همراه هستند.
- درجمعیت کلی سطح پایین تر بهزیستی روانی با تنها زندگی کردن، تحصیلات پایینتر، درآمد بالاتر، سابقه بیماری روانی در خانواده، عدم پایبندی به مذهب، و مصرف داروهای ضد افسردگی رابطه مثبت معنادار دارد.
- در افراد دارای تشخیص اختلالات خلقی هرچه سطح بهزیستی روانی پایین تر باشد، میزان طلاق و تنها زندگی کردن بیشتر است.
- تنها 22% از افراد دارای اختلالات خلقی در برزیل داروهای ضد افسردگی مصرف می کنند.
- میزان مصرف داروهای ضد افسردگی در افراد دارای اختلال خلقی ارتباطی با بهزیستی روانی آنها ندارد.
راهبردهای کارکردی پژوهش داروهای ضدافسردگی در بهزیستی:
- برای درمان اختلالات افسردگی، دارو درمانی یکی از اجزای مهم پروتکل های درمانی است که باید توسط روانپزشکان تجویز شود.
- روان درمانی های متعددی همچون شناخت درمانی، طرحواره درمانی، و روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت ISTDP برای درمان افسردگی در کنار دارو درمانی، نتایج موفقی ارائه می دهند.
- داروهای ضدافسردگی در بهزیستی روانی یکی از ویژگی های مهم در سلامت روانشناسی است که لازم است در اختلالات روانی به آن توجه ویژه ای شود.
Does the use of antidepressants change the subjective well- being of individuals with ICD-10 depressive disorder identified in the general population?
Abstract
Objective
Subjective well-being (SWB) is impaired in individuals with depressive disorders. The aim of this study was to assess individuals in the general population identified as having depression and compared to SWB of those with antidepressants use.
Methods
A household study with a probability sample (N = 3744) was conducted in São Paulo and Rio de Janeiro, Brazil, from 2007 to 2008.
The Composite International Diagnostic Interview (CIDI) was used to diagnose depression and the Subjective Well-Being Inventory was used to attain the individual’s perception of SWB.
To estimate the association between SWB and diagnosis of depression, Poisson regression analyses were performed controlling the effects of sociodemographic variables, family history of mental health, other psychiatric diagnoses, and antidepressants use.
Results
In the general population, poor SWB was associated to psychiatric diagnosis (depression and others); the productive age; living alone (single; separated or widowed); lower schooling; higher income; history of mental illness in the family; the non-practice of religion and the use of antidepressants.
In the exclusive population of patients diagnosed with depression, the poor SWB was associated only to marital status.
Twenty two percent of the individuals with depression used antidepressants, and this was not associated to their perceived SWB.
Limitation
The main limitation of study was the use of psychotropic medication used as a proxy to identify individuals who made use of health services or received treatment.
Conclusion
The individuals diagnosed with depression in the general population had a poorer perception of their SWB, and that SWB was not associated to antidepressants use.
Keywords
Depression Epidemiology, Mental health Epidemiological survey, Depression Prevention in Community, Community representative sample, Dr. Amir Mohammad Shahsavarani Psychocosmopharmacology.