امروزه رقابت شدید در سطح بینالمللی اهمیت انعطافپذیری، خلافیت، و انگیزههای کارکنان را در موفقیتهای بلند مدت مشخص ساخته است. با افزایش سرعت تغییر در سازمانها، آنها باید با سرعتی بیشتر خود را با موقعیت و شرایط جدید سازگار نموده و از همه فرصتهای جدید بیشترین بهرهبرداری را کرده و برای شناسایی نیازهای در حال تغییر، همواره فرهنگ کارآفرینی و انگیزههای فردی پیشرفتجویی را در کارکنان تقویت نمایند. باید توجه داشت فعالیتهای کارآفرینانه درون سازمان توسط افراد آغاز شده و تداوم مییابد و بهرهوری سازمانی مطلوب و رفتار سازمانی با راندمان بالا، در گروی نیروی انسانی توانمند و با انگیزه است.
انسان و سرمایه انسانی محوری اصلی بهرهوری است و کلیه جوامع و سازمانها با هر ماموریتی که دارند، لازم است بیشترین سرمایه، وقت، و برنامه خویش را مصروف تحقیق و توسعه پیرامون منابع انسانی نمایند، بطوری که تمامی کارکنان، در ابعاد مختلف آمادگی ایجاد، پرورش و کاربردی کردن بهرهوری فردی، گروهی و سازمانی را داشته باشند.
در عصر داناییمحور امروزی، مزیت رقابتی سازمانها بر پایه داراییهای نامشهودی استوار است که در ذهن و ارتباطات کارکنان آن سازمانها نهفته است. به خلاف گذشته که بیشتر داراییهای سازمانها مشهود و ملموس بودند، امروزه بخش اصلی داراییها نامشهود و نهفته در نیروی انسانی کارآمد هستند. آنچه امروز سازمان را رقابتپذیر می کند، مدیریت بهینه و اثربخش دانش و انگیزههای کارکنان است که در مجموع سرمایه فکری آنها محسوب می شود. مدیریت دانش تخصصی است که برای فعالیتهایی نظیر حل مسئله، آموختن و یادگیری پویا، برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری سازمانی ضروری است. آنچه که امروزه مدیریت را پررنگ و نقش مدیر را حساس می کند، توجه تخصصی به عاملهای انسانی نامحسوس و حساس در سرمایههای انسانی است.
یکی از راهبردهای اساسی در سازمانهای استراتژیمحور امروزی برای اثربخشی بیشتر، فرهنگ سازمانی است و شاید مهمترین رسالت مدیران، تنظیم راهبردهای سازمانی در حوزه تعدیل و توسعه فرهنگ سازمانی مناسب باشد. اهمیت فرهنگ سازمانی در این است که تاثیر آن بر نگرش، کنشوری و رفتار کارکنان بشدت محسوس و ملموس است و نیز مدیران به اهمیت شناخت فرهنگ سازمانی به منظور کسب مزیت رقابی از دیگر سازمانها پی بردهاند. تاثیر فرهنگ سازمانی بر اعضای سازمان به حدی است که میتوان با بررسی آن، به چگونگی رفتار، احساسات، دیدگاهها، و نگرش اعضای سازمان پی برد و واکنشهای احتمالی آنان را در قبال تحولات مورد نظر، ارزیابی، پیشبینی و هدایت نمود. با استفاده از فرهنگ سازمانی به سادگی می توان انجام تغییرات را تسهیل نموده و جهتگیریهای جدیدی را در سازمان به وجود آود.
هدف ما در IPBSES کمک به مدیران و استراتژیستهای سازمانی و اجتماعی برای بهنیه سازی تصمیم گیری، شکلدهی به سازماندهی اجتماعی و اداری، کاهش هزینههای پرسنلی، افزایش بهرهوری سازمانی، ارتقای رفتار سازمانی کارکنان، تهسیل رفتار شهروندی سازمانی، حفظ مزیت رقابتی سازمان تحت امر خود، و از همه مهمتر، تسهیل دسترسی آنها به آرمانها و سند چشم انداز طبق نقشه راه و ایجاد نسلی از جانشینان اداری/سازمانی/اجتماعی است که بتوانند افزون بر پوشش دادن مخارج جاری سازمان و کسب حاشیه سود مطلوب، هزینهها و دستمزدهای بازنشستگی نسلهای گذشته را نیز تکافو نمایند.
در IPBSES تلاش ما تنها معطوف به یک هدف است: اجرای بهینه و مطلوب استراتژیهای هوشمندانه مدیران سازمانها برای رسیدن به حداکثر سهم بازار، حاشیه سود، و بهرهوری سازمانی با حداقل هزینههای ممکن.
در این راستا انگیزه ما در IPBSES ارائه خدماتی است که اگر هم در سایر بخشها و یا وبسایتهای اینترنتی مشاهده نمودهاید، تاکنون در کنار هم نبودهاند. اینجا محلی برای دانش تألیفی است؛ کنار هم قرار دادن قطعات پازل برای زندگی، کار، تفریح، و ارتقاء فردی، سازمانی و اجتماعی.
ما در IPBSES برای رسیدن به این هدف، دانش به روز در حوزه های روانی، زیستی، اجتماعی، و اقتصادی در زمینههای فردی، اجتماعی و سازمانی را در کنار هم قرار داده و با تلاشی بی شائبه در صدد ایجاد راهحلهای بدیع، نوین، و خط شکن هستیم. هدف ما بودن در کنار شما برای رشد متقابل و برقراری توازن برد-برد-برد-برد (Quadra-win model of game theory) است. در عین حال توجه ویژهای به نقش تعاملات اجتماعی و نیز سبک زندگی (بویژه اصلاح چرخههای تغذیه، فعالیت و خواب) شده است. بکارگیری دانش نوروساینس و بروزرسانی و انطباق مداوم دانش موجود با پیشرفتهای روز دنیا، از جمله مهمترین تلاشهای ما در IPBSES است.