مقیاس دشواریهای تنظیم هیجانی (DERS)
مقدمه
هیجان از دیرباز به عنوان راهی میانبر برای ارتباطات بین فردی شناخته شده است. هیجان ها منابع عظیمی برای درک، تفسیر، واکنش و انتقال اطلاعات بین افراد محسوب می شوند. به باور بسیاری از متخصصان علوم اعصاب، بیش از 90% پردازش های مغزی ما هیجانی بوده و نئوکرتکس تنها رنگ عقلانیت به آنها می زند.
بر خلاف دوره های گذشته، امروزه تقریباً تمامی متخصصان حوزه های مختلف می دانند که مدیریت هیجان و هوش هیجانی عوامل بسیار مهمی در تعیین سرنوشت آتی افراد در زندگی فردی، ازدواج، شغل، و تحصیل هستند. این امر تا به آن جا پیش رفته که تقریباً تمامی اختلالات روانشناختی را می توان بر پایه دو محور استرس و مدیریت هیجان دسته بندی نمود. بسیاری از اختلالات روانشناختی و روانپزشکی نیز امروزه به عنوان اختلالات تنظیم هیجانی شناخته می شوند.
اهمیت تنظیم هیجانی در عرصه های مختلف کار و زندگی
مدیران منابع انسانی در سازمان های پیشرو به خوبی می دانند که بهره وری سازمانی و افزایش حاشیه سود و سهم بازار سازمان آنها در گروی داشتن هوش هیجانی و مهارت های مدیریت هیجان بالای کارکنان آنهاست. حتی طبق تحقیقات انجام شده، عامل اصلی کاریزمای رهبران سازمانی توان بالای مدیریت هیجانی آنها است.
امروزه دیگر کسی به دنبال مدارس استعدادهای درخشان برای تقویت هوش فرزند خود نیست، چون مشخص شده که هوش آکادمیک در ترکیب با عوامل شخصیتی تنها حدود 20% از آینده موفقیت شغلی و زندگی فرد را تامین نموده و باقی موفقیت در گروه توان مدیریت هیجان و تنظیم درست هیجانی است.
صورت مسئله
مهمترین عامل در مباحث مدیریت هیجان، راهبردهای تنظیم هیجانی و چکونگی تنظیم آنها در تناسب و تعامل با محیط است. بسیاری از افرادی که دچار مشکلات شغلی، فردی، خانوادگی و یا تحصیلی شده و حتی فراتر از آن، دچار اختلالات خلق (افسردگی، دوقطبی، و…)، اختلالات اضطرابی و حتی اختلالات کنترل تکانه می شوند، در حقیقت مشکلات عدیده در تنظیم هیجانی خود دارند.
حتی در بازارهای مالی همچون بورس سهام و فارکس نیز، رفتارهای گله ای و معاملات هیجانی که منجر به بروز حباب ها و/یا ریزش های شدید و بی دلیل قیمت می شوند، در نتیجه ضعف معامله گران و سرمایه گذاران در تنظیم هیجانی خود است.
بر همین اساس، پروفسرو گراتز و پروفسور رومر در سال 2004 میلادی به ساخت پرسشنامه ای خودسنجی با نام مقیاس دشواریهای تنظیم هیجانی (DERS) اقدام نمودند. این پرسشنامه توان بالایی در مشخص ساختن حوزه های مختلف مشکلات و دشواری های تنظیم هیجانی دارد.
در حال حاضر DERS در پژوهش های رفتار مشتریان، مدیریت منابع انسانی، و حتی فرآیندهای تشخیصی و درمانی روانشناسی بالینی و سلامت کاربرد وسیعی داشته و بویژه می توان نوع آموزش های مدیریت هیجانی افراد را طبق آن مشخص نمود.
ساختار مقیاس دشواریهای تنظیم هیجانی (DERS)
این مقیاس خودسنجی مشتمل بر 36 گویه خبری در مورد احساسات و هیجانات فرد پاسخگو بویژه در زمان هیجانات منفی است. پاسخگو در قالب یک مقیاس لیکرت 5 بخشی از 1 (تقریباً هیچ وقت) تا 5 (تقریباً همیشه) نظر خود در مورد هر گویه را اعلام می کند. نمره گذاری در این آزمون هم به صورت نمره کلی و هم به صورت خرده مقیاس است.
برخی گویه های DERS نمره گذاری معکوس دارند. خرده مقیاس های DERS شامل عدم پذیرش پاسخ هیجانی، دشواری در رفتار معطوف به هدف، دشواری کنترل تکانه، فقدان خودآگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی، و فقدان شفافیت هیجانی هستند. نمره کل حاصل جمع تمامی خرده مقیاس ها است. هر چه فرد در نمره خرده مقیاس ها و یا نمره کل امتیاز بیشتری کسب کند، مشکلات و دشواری های تنظیم هیجانی بیشتری را تجربه می نماید.
خصوصیات روانسنجی مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS)
در بررسی های به عمل آمده برای پایایی روانسنجی این مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ برای فقدان خودآگاهی هیجانی 0.82، فقدان شفافیت هیجانی 0.82، دشواری در رفتار معطوف به هدف 0.86، دشواری کنترل تکانه 0.88، عدم پذیرش پاسخ هیجانی 0.92، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی 0.92، و برای کل آزمون 0.94 محاسبه شده است.
اعتبارسنجی مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS)
برای سنجش میزان اعتبار همزمان، نمرات مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS) با نمرات مصاحبه بالینی اضطراب، خلق و وسواس (DIAMOND)، مقیاس تاثیر کلی بالینی (CGI)، و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) مقایسه شدند. نتایج نشانگر همبستگی بالا و معنادار نمرات مرتبط با یکدیگر بودند. همچنین تحلیل های عاملی اکتشافی و تاییدی نشانگر یک عامل با بار عاملی بزرگ و 6 عامل زیر مجموعه آن با بار عامل مطلوب هستند.
buy zithromax online ireland neighbour says I ll let you in But in a case of a fall, of course she cannot get to the door