پژوهشگران دانشگاه تورونتو و موسسه تحقیقت بلورویو کانادا در پژوهشی که گزارش آن به تازگی منتشر شده است، به بررسی نحوه تاثیر محرکها و حواسپرتکنهای بینایی بر عملکرد افراد در نوروفیدبک پرداختند.
نوروفیدبک و حواسپرتکنهای بینایی آن چیست؟
نوروفیدبک Neurofeedback پسخوراند یا بازخوردی زیستی نوعی بیوفیدبک است که با استفاده از ثبت نوسان امواج الکتریکی مغز و دادن بازخورد به فرد تلاش میکند که نوعی خودتنظیمی را به آزمودنی آموزش دهد.
در نوروفیدبک، بازخورد و حتی عامل حواسپرتکنهای بینایی به طور معمول از راه صدا یا تصویر به فرد ارائه می شود و از این طریق، فرد متوجه میشود که آیا تغییر مناسبی را در فعالیت امواج مغزی خود ایجاد کردهاست یا خیر. درهر سیستم نوروفیدبک، حسگرهایی که سنسور Sensor نامیده میشوند، بر روی پوست سر مراجع قرارمی گیرند.
این حسگرها در نوروفیدبک، فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در قالب امواج مغزی به او نشان می دهند. به طور معمول در اغلب موارد این امواج به شکل شبیه سازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی نمایش داده می شوند. در این حالت، پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی سر مراجع انجام می شود و همین راه نیز برای حواسپرتکنهای بینایی نوروفیدبک مسیری مستقیم هستند.
به این شکل در نوروفیدبک، فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود میآید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی میکند تا با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند. عوامل حواسپرتکنهای بینایی می توانند منجر به کاهش این نتایج شوند.
از نوروفیدبک می توان به منظور بهبود اختلالات زیر استفاده نمود:
- اختلالات طیف بیش فعالی/ نقص توجه ADHD
- ناتوانیهای یادگیری Learning Disabilities
- انواع هراس Phobia
- اختلالات اضطرابی Anxiety disorders
- اختلالات سو مصرف مواد Substance Abuse Dirsorders
- اختلال افسردگی Depression به ویژه نوع مقاوم به درمان
- مدیریت استرس Stress Management
- میگرن Migraine
- سندرم تورت Tourette Syndrome
- اختلالات خواب Sleep Disorders
در نوروفیدبک، به منظور هر چه بهتر کردن نتایج حاصل از درمان و پایداری بیشترِ آثار درمانی، تعداد جلسات باید به حدی باشد که درمان تکمیل شود. مدت معمول جلسات ۴۵-۳۰ دقیقه است و ممکن است در برخی موارد کمی طولانی تر یا کوتاه تر باشد.
طبق تحقیقات صورت گرفته در حوزه نوروتراپی انواع اختلالات و نیز ساختار شناسی مغز، توصیه شده که جلسات نوروفیدبک ۳ جلسه در هفته انجام شود.تاثیر حواسپرتکنهای بینایی در کاهش عملکرد نوروفیدبک در گزارش های موردی و پژوهش های مختلف ذکر شده است.
روش پژوهش بر حواسپرتکنهای بینایی:
در این پژوهش آزمایشی، ۱۶ داوطلب تحت آموزش نوروفیدبک EEG قرار گرفتند. آموزش نوروفیدبک در مراحل مختلف با و بدون حواسپرتکنهای بینایی صورت گرفت و وضعیت نوارمغزی داوطلبان پیش و پس از هر مداخله سنجیده شد.
نتایج پژوهش بر حواسپرتکنهای بینایی نشان دادند:
- حواسپرتکنهای بینایی بر قدرت امواج مو و بتا حین یادگیری تصویرسازی ذهنی حرکات تاثیر منفی دارد.
- تاثیر حواسپرتکنهای بینایی بر یادگیری عصبی و نیز تغییر الگوهای امواج مغزی معنادار نبود.
- میزان تاثیر حواسپرتکنهای بینایی بر نوروفیدبک بشدت وابسته به کیفیت دستگاه و نرمافزارهای نوروتراپی و نیز توانایی رواندرمانگر دارد.
راهبردهای کارکردی پژوهش حواسپرتکنهای بینایی نوروفیدبک
- استفاده از هر روشی که بتوان منجر به کاهش تاثیرات حواسپرتکنهای بینایی در نوروفیدبک شود، منجر به افزایش کارآیی درمانی شده و در نتیجه تاثیر مثبتی هم بر درمانگر و هم بر درمانجو دارد.
- هر چه تجهیزات فنی نورتراپی بهتر باشد، حواسپرتکنهای بینایی بر مراجع تاثیر کمتری می گذارند.
- آموزش تکنیسین های نوروتراپی و نوروفیدبک کمک شایانی بر مدیریت بهتر حواسپرتکنهای بینایی حین جلسات نوروفیدبک و در نتیجه بهبود عملکرد دارد.
- طراحی درست و دقیق اتاق های درمان برای نوروفیدبک و نوروتراچی اهمیت به سزایی در کاهش حواسپرتکنهای بینایی حین نوروتراپی مراجعان و در نتیجه افزایش سرعت درمان آنها دارد.
Investigating the effects of visual distractors on the performance of a motor imagery brain-computer interface
Highlights
- Transient, visual distractors have a significant effect on motor imagery-related neural activity.
- For most participants, the BCI performance was robust to these small distractors effects.
- A mean online classification accuracy of 78% was attained for distractor trials across participants.
Abstract
Objectives:
Brain-computer interfaces (BCIs) allow users to operate a device or application by means of cognitive activity.
This technology will ultimately be used in real-world environments which include the presence of distractors.
The purpose of the study was to determine the effect of visual distractors on BCI performance.
Methods:
Sixteen able-bodied participants underwent Neurofeedback training to achieve motor imagery-guided BCI control in an online paradigm using electroencephalography (EEG) to measure neural signals.
Participants then completed two sessions of the motor imagery EEG-BCI protocol in the presence of infrequent, small visual distractors. BCI performance was determined based on classification accuracy.
Results:
The presence of distractors was found to affect motor imagery-specific patterns in mu and beta power.
However, the distractors did not significantly affect the BCI classification accuracy; across participants, the mean classification accuracy was 81.5 ± ۱۴% for non-distractor trials, and 78.3 ± ۱۷% for distractor trials.
Conclusion:
This minimal consequence suggests that the BCI was robust to distractor effects, despite motor imagery-related brain activity being attenuated amid distractors.
Significance:
A BCI system that mitigates distraction-related effects may improve the ease of its use and ultimately facilitate the effective translation of the technology from the lab to the home.
Keywords
Brain-computer interface, Motor imagery, Mu rhythm, Beta rhythm, Distractor, Electroencephalography, Dr. Amir Mohammad Shahsavarani Loreta NFB .
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر (further reading)
(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
کانال تلگرام
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani