پژوهشگران دانشگاه بن آلمان در پژوهشی بدیع که نتایج آن به تازگی منتشر شده به بررسی تاثیرات هوش و شخصیت در رابطه مدیریت هیجانی و موفقیت شغلی در رفتار سازمانی کارکنان پرداختند.

روش پژوهش:

در این پژوهش تعداد 188 نفر که در هفته حداقل 18 ساعت مشغول به کار بودند شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس صورت ها از نرم افزار کامپیوتری DANVA2 برای ارزیابی توانایی شناسایی هیجانات، نسخه آنلاین مجموعه آزمون استعدادهای کلی (GATB)، پرسشنامه NEO-FFI، و پرسشنامه جایگاه شغلی بودند.

یافته‌ها:

  1. هوش هیجانی و هوش کلی افراد رابطه مثبت معنادار با یکدیگر دارند.
  2. وضعیت شغلی و موفقیت شغلی افراد رابطه مثبت با سطح کلی هوش و عامل شخصیتی وظیفه شناسی آنها دارند.
  3. در صورت کنترل سن، توانمندی های مدیریت هیجانی و موفقیت شغلی با یکدیگر رابطه مثبت دارند.
  4. توانایی مدیریت هیجانی رابطه معناداری با عامل شخصیتی وظیفه شناسی ندارد.
  5. در صورت کنترل سطح کلی هوش، توانایی مدیریت هیجانی و موفقیت شغلی با یکدیگر روابط مثبت معنادار نیرومند دارند.
  6. سطح کلی هوش و عامل شخصیتی وظیفه شناسی توانایی پیش بینی 20% از پراکندگی موفقیت شغلی را دارند.

راهبردهای کارکردی:

  • آموزش مدیریت هیجانی و بالا بردن سطح هوش هیجانی، منجر به افزایش موفقیت شغلی و بهبود رفتار سازمانی کارکنان خواهد شد.
  • یادگیری مهارت‌های مدیریت هیجانی منجر به افزایش احتمال استخدام و جذب در سازمان‌ها و مشاغل برای افراد جویای کار می شود.
  • موفقیت شغلی به شکل انحصاری وابسته به هوش و شخصیت کارکنان نیست، بلکه بخش مهمی از آن مربوط به مدیریت هیجانی و هوش هیجانی افراد است.

Emotion recognition ability and career success: Assessing the roles of GMA and conscientiousness

Abstract

Previous research has found that the ability to accurately recognize emotions expressed by others correlates with many vocational outcomes. However, these correlations might be due to third variables.

We hypothesized that ERA for faces would indeed predict occupational status when controlling for age but that this relation would be erased when jointly controlling for General Mental Ability (GMA) and conscientiousness.

In our study of 182 gainfully employed individuals, as hypothesized, ERA was positively associated with occupational status when controlling for age.

This relation became nonsignificant when we additionally controlled for GMA and conscientiousness; however, ERA and conscientiousness were uncorrelated. Implications and limitations are discussed.

Keywords

Emotion recognition ability, GMA, Conscientiousness, Career success

لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر ??(further reading)??

https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0191886920305614