پژوهشگران دانشگاه لیسبون پرتقال، دانشگاه ناتینگهام ترنت انگلستان در پژوهشی به بررسی نقش کنترل اجتماعی-ایدئولوژیک سازمانی در مدیریت هیجانی منابع انسانی کارکنان پرداختند.
روش پژوهش:
دراین پژوهش پیمایش مقطعی آنلاین 334 کارمند با میانگین سنی 37 سال از بخشهای مختلف شغلی بازار داوطلب شرکت کردند.
ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس کنترل اجتماعی-ایدئولوژیک سازمانی، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، رفتار مولد سازمانی، و رفتارهای مقاومت سازمانی بودند.
یافتهها:
- هرچه میزان رفتارهای مورد انتظار از نقش سازمانی و همکاری با سازمان بیشتر باشد تغییرات مثبت در ادراک افراد نسبت به تکنولوژیهای نظارت سازمانی افزایش خواهد یافت.
- هر چه میزان درک کارکنان سازمان از ارزشهای سازمانی بیشتر باشد، همکاری سازمانی با سایر همکاران و با خود سازمان افزایش خواهد یافت.
- میزان زیاد تجارب هیجانی مثبت و میزان پایین تجارب هیجان منفی در کارکنان سازمان منجر به پذیرش بهتر کنترل اجتماعی-ایدئولوژیک سازمانی در پرسنل سازمان میشود.
- تقویت ارزش های سازمانی منجر به افزایش رفتارهای مولد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، همکاری سازمانی، و بهرهوری سازمانی خواهد شد.
- تقویت ارزشهای سازمانی منجر به کاهش رفتارهای مقاومتی در کارکنان و سرمایههای انسانی سازمان خواهد شد.
- بهبود ارزشهای سازمانی منجر به افزایش تجربه هیجانات مثبت و کاهش تجربه هیجانات منفی در کارکنان سازمان خواهد شد.
راهبردهای کارکردی:
- اصلاح فرهنگ سازمانی از طریق ایجاد، حفظ و تقویت ارزش های سازمانی نتایجی مطلوب برای کاهش رفتارهای ضد تولید و رفتارهای مقاومتی کارکنان و در عین حال افزایش هیجانات مثبت آنها در سازمان خواهد شد.
- آموزش های مستمر و مداوم مدیریت هیجانی در سازمان ها منجر به افزایش رفتارهای همکاری با سایرین و با خود سازمان در پرسنل و کاهش رفتارهای مقاومتی و جبهه گیری آنان علیه مدیران خواهد شد.
- بطور عمده دلیل بروز رفتارهای ضد تولید و رفتارهای مقاومتی کارکنان فرسودگی شغلی و فرسودگی هیجانی کارکنان است که ناشی از بروی کنترلهای خشن و نظام تنبیه گر سازمانی است. تغییر سیستمهای مدیریتی به صورت فرهنگ هیجانات مثبت و نظام پاداش منجر به کاهش احساس ناکامی و بیعدالتی سازمانی، و افزایش احساس خودمختاری و هویت شغلی خواهد شد.
The role of emotions in the control-resistance dyad
Abstract
This paper investigates the implications of perceived Socio-Ideological Organizational Controls (SIOC) dimensions on actors’ lived experiences in the workplace.
We explored whether emotions mediate the dyad control-resistance.
Data was collected from 385 participants, via a self-administered questionnaire framed as part of a cross-sectional survey design.
Our findings suggest that SIOC dimension related to the promotion of values is an important predictor of experiencing higher positive emotions and lower negative emotions at work.
The positive emotions, in turn, predict higher organisational citizenship levels and lower resistance behaviours.
Based on these findings, we discuss the role and effectiveness of organisational controls inspired by discursive practices.
Keywords
Socio-ideological controls, Emotions, Resistance, Organizational citizenship behaviour, Counterproductive, Post-bureaucracy
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر ??(further reading)??
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0956522116303530