
پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا ایالات متحده امریکا در گزارشی که به تازگی منتشر شده است به بررسی پویاییهای روانشناختی در تاثیر سبکهای فرزندپروری والدین و تاثیرات آنها بر شکل گیری خلق و خو و صفات شخصیتی فرزندانشان پرداختند.
روش پژوهش تاثیر سبکهای فرزندپروری:
این پژوهش برای تاثیر سبکهای فرزندپروری به صورت مرور سیستماتیک صورت گرفت. پژوهشگران مقالات منتشر شده در حوزه تاثیر سبکهای فرزند پروری بر شخصیت فرزندان را مورد مطالعه قرار دادند.
یافته های پژوهش تاثیر سبکهای فرزندپروری
بخش اول یافته های تاثیر سبکهای فرزندپروری)
- در حال حاضر بهترین رویکرد تبیینی شخصیت مدل ۵عاملی (FFM) است که شامل عاملهای روانرنجورگرایی (N)، بررونگرایی (E)، گشودگیبهتجربه (O)، دلپذیربودن (A) و وظیفهشناسی (C) است.
- تاثیر سبکهای فرزندپروری مدلهای خلق و خو متمرکز بر دورههای اولیه و حیاتی رشد، تفاوتهای فردی و فیزیولوژیک در افراد و تاثیرات آن بر رشد آتی شخصیت هستند.
- دربررسی خلق و خو، تحریکپذیری هیجانی، رفتار، حرکات، و نظامهای فیزیولوژیک بعنوان واکنشپذیری فرد مطرحند. بعد دیگر خلق و خو، خودتنظیمی، شامل افزایش یا کاهش فعالیت واکنشپذیری بر اساس فرآیندهای توجه، بازداری، رویکرد/اجتناب، و کارکردهای اجرایی است.
- تاثیر سبکهای فرزندپروری: خلق و خو از طریق پردازشهای نزولی (کنترل خودآگاه) تنظیمکننده بروز هیجانات مثبت و منفی بوده و به شکل گیری شخصیت در نوجوانی و بزرگسالی منجر می شود.
- والدین از طریق ژنتیک نقش مستقیمی در شکل گیری خلق و خو و شخصیت فرزندان خود دارند. همچنین، محیط زندگی فرزند که والدین فراهم می آورند، سبک فرزندپروری والدین و نیز محیط اجتماعی دوره کودکی اول، نقش بسیار مهمی در شکل دهی شخصیت فرد دارند.
- تاثیر سبکهای فرزندپروری در حقیقت شیوههای والدین برای پاسخگویی به هیجانات مثبت و منفی فرزندان، کمک به آنها برای بروز هیجانات، و نیز شکلدهی به سیستمهای کنترل خودآگاه هستند.
بخش دوم یافته های تاثیر سبکهای فرزندپروری)
- دو بعد گرمی/صمیمیت و کنترل، در تاثیر سبکهای فرزندپروری بسیار مهم هستند:
-هرچه والدین با فرزندان خود صمیمیتر بوده و پاسخگویی بیشتری به نیازهای واقعی آنها داشته باشند، فرزند هیجانات مثبت بیشتری از خود نشان می دهد.
– در تاثیر سبکهای فرزندپروری هرچه والدین بیشتر از سیستم حمایت، و هدایت و شکل دهی رفتاری (بجای پرخاشگری، تنبیه، و فشار) استفاده کنند، استقلال و خودمختاری فرزندان در آینده بیشتر خواهد شد. - خلق و خوی فرزند نیز تاثیر متقابلی در نحوه تعامل والدین و تاثیر سبکهای فرزندپروری آنها دارد. هرچه سیستم هیجانات منفی کودک بیشتر فعال باشد، به احتمال بیشتری والدین سبک فرزندپروری سرد و کنترل کننده خواهند داشت.
- برای اصلاح و بهبود ساختارهای شخصیتی فرزندان و نسلهای آتی، لازم است حتماً به افراد پیش از بچهدارشدن، مهارتهای دهگانه زندگی، مهارتهای همسرداری، و سبکهای فرزندپروری آموزش داده شود.
- والدین با تمرین و پیگیری سبک فرزندپروری قاطع و اطمینانبخش، میتوانند بر هیجانات منفی خود و کودکشان غلبه نموده و در فرزندان خود شخصیتی مستقل، خودمختار و مثبت ایجاد نمایند.
Abstract
Our conceptualization of adult personality and childhood temperament can be closely aligned in that they both reflect endogenous, likely constitutional dispositions.
Empirical studies of temperament have focused on measuring systematic differences in emotional reactions, motor responses, and physiological states that we believe may contribute to the underlying biological components of personality.
Although this work has provided some insight into the early origins of personality, we still lack a cohesive developmental account of how personality profiles emerge from infancy into adulthood.
Results
We believe the moderating impact of context could shed some light on this complex trajectory. We begin this article reviewing how researchers conceptualize personality today, particularly traits that emerge from the Five Factor Theory (FFT) of personality.
From the temperament literature, we review variation in temperamental reactivity and regulation as potential underlying forces of personality development.
Conclusion
Finally, we integrate parenting as a developmental context, reviewing empirical findings that highlight its important role in moderating continuity and change from temperament to personality traits.
Keywords
لینک منبع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر (further reading)

✅(در صورت جذابیت و علاقمندی به موضوع، مطلب را برای دیگران نیز بازنشر فرمایید).
کانال تلگرام
https://t.me/DrAmirMohammadShahsavarani